آرسا
آرسا (آکادمی رفتار سازمانی) با هدف ارائه خدمات بروز در زمینه آموزش، پژوهش و مشاوره رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی توسط دکتر علیاصغر امیری تاسیس شد.
آکادمی رفتار سازمانی
مفهوم هوش فرهنگی برای نخستين بار توسط ارلی و اَنگ[1] (2003) از محققین دانشكده كسب و كار لندن مطرح شد. ارلی و انگ اولين تئوری هوش فرهنگی را با انتشار كتاب "هوش فرهنگی، تعاملات فردی بين فرهنگی[2]" در سال 2003 توسعه دادند. اين دو، هوش فرهنگی را اين گونه تعريف كردند: توانايی يك فرد در راستای سازگاری موفقيتآميز با محيطهای فرهنگی جديد كه معمولاً با بافت فرهنگی خود فرد متفاوت است. ارلی و موساكوفسكی[3] (2004) دو نوع عمده هوش فرهنگی را ارائه كردند: هوش فرهنگی سازمانی برای سازمانها و هوش فرهنگی نژادی و جغرافيايی جهت آگاهی از فرهنگ سایر كشورها.
هوش فرهنگی قابليت فردی برای درك، تفسير و اقدام اثربخش در موقعيتهايی است كه از تنوع فرهنگی برخوردارند (پترسون، 2004).
[1] Earley & Ang
[2] Cultural Intelligence, Individual Interactions across Cultures
[3] Earley & Mosakowfski
ابعاد هوش فرهنگی
هوش فرهنگی مشتمل بر سه جزء است: 1- بعد شناختی، 2- بعد فيزيكی و 3- بعد احساسی-انگيزشی
انگ، ون داين و کُه[1] (2006، 2007) هوش فرهنگی را شامل چهار مؤلفه به صورت زير مطرح میكنند:
مؤلفه فراشناختی[2] هوش فرهنگی: روشی است كه يك فرد تجارب بين فرهنگی را از آن طريق استدلال میكند. اين عنصر هوش فرهنگی، فرآيندی را مورد توجه قرار میدهد كه افراد برای بدست آوردن و فهم دانش فرهنگی بكار میگيرند. يك مثال برای اين مورد وقتی است كه فرد مفاهيم و تصاوير ذهنی خويش را براساس يك تجربه واقعی كه با انتظاراتش هماهنگ نبوده، تعديل میكند.
مؤلفه شناختی[3] هوش فرهنگی: شناخت يك فرد درمورد شباهتها و تفاوتهای فرهنگها است و دانش عمومی در مورد فرهنگها (برای مثال اطلاعاتی در مورد اعتقادات و باورهای مذهبی و معنوی و ارزش ها و باورها در مورد كار، زمان، ارتباطات خانوادگی، آداب و رسوم و زبان) را انعكاس میدهد.
مؤلفه انگيزشی[4] هوش فرهنگی: اطمينان و اعتماد فرد به اينكه قادر است خود را با فرهنگ جديد تطبيق دهد. مؤلفه انگيزشی هوش فرهنگی، حجم و جهت انرژی افراد برای تعامل مؤثر در فرهنگ جديد را نشان میدهد. بُعد انگيزشی هوش فرهنگی شامل سطحی كه در آن افراد در مورد توانايیهای خود در تعاملات ميان فرهنگی اطمينان و اعتماد دارند و ميزان گشودگی برای تجربه تعامل با مردم ساير فرهنگ ها و ميزان رضايتی كه از آن تعاملات در خود میيابند، میباشد.
مؤلفه رفتاری[5] هوش فرهنگی: قابليت فرد برای نمايش اعمال كلامی و غيركلامی مناسب در تعامل با افرادی از فرهنگهای مختلف را نشان میدهد (ارلی و موساكوفسكی[6]، 2004). اين عنصر هوش فرهنگی بر روی اين تمركز میكند كه افراد در شرايطی كه در فرهنگ جديد قرار میگيرند چگونه عمل میكنند (اَعمال آشكار فرد) و هوش فرهنگی رفتاری، به توانايی فرد برای انجام واكنش مناسب اشاره دارد.
[1] Ang, van Dyne, & Koh
[2] Metacognitive component
[3] Cognitive component
[4] Motivational component
[5] Behavioral component
[6] Earley & Mosakowfski
[7] Thomas & Inkson
توماس و اينكسون[7] در مورد عناصر هوش فرهنگی معتقدند، مديرانی كه از هوش فرهنگی بالايی برخوردارند از سه عامل دانش فرهنگی، توجهات فرهنگی و مهارتهای فرهنگی برخوردارند (ميرسپاسی و همکاران، 1387):
-1 دانش: مديری كه از هوش فرهنگی برخوردار است لزوماً به دانشی در باب فرهنگ و اصول بنيادين تعاملات ميان فرهنگی نياز دارد. اين بدان معنی است كه او بايد بداند فرهنگ چيست، چگونه تغيير میكند و چگونه بر رفتار تأثير میگذارد.
2- دقت عمل: مدير دارای هوش فرهنگی به تمرين و دقت عمل برای مشاهده و تعبير موقعيت های خاص نياز دارد. اين به معنی افزايش توانايی توجه به شيوه ای انعكاسی و خلاقانه به نشانه ها در موقعیتهای ميان فرهنگی است. دقت عمل مرحله ميانی است كه دانش را به تجربه ماهرانه متصل میكند. بيشتر اوقات ما تحت اثر نوعی "سلطه فرهنگ خودی" عمل میكنيم كه در آن برنامه ريزی ذهنی ما بدون تفكر آگاهانه، رفتارمان را هدايت مینمايد. برنامهريزی فرهنگی ما ممكن است به واسطه ادراك انتخابی، انتظارات كليشهای و اِسنادهای نادرست، ما را به سوی قضاوت نادرست از رفتار كسانی كه از فرهنگی متفاوت هستند، سوق دهد. ما برای خنثی كردن اثر سلطه فرهنگ خودی، به نوعی دقت عمل نياز داريم كه در برقراری ارتباط حياتی بين دانش درباره فرهنگ و رفتار مناسب در موقعيتهای ميان فرهنگی هوشيارانه فعاليت میكند. دقت عمل به ويژه در اوايل كار، سعی و تلاش زيادی را میطلبد ولی در طول زمان میتواند به يك شيوه وجودی، طبيعی و متعارف تبديل شود (ميرسپاسی و ديگران، 1387).
3- مهارتهای رفتاری: مدير هوشمند براساس دانش و دقت عمل، مهارتهای رفتاری خويش را پرورش میدهد و درخلال موقعيتهای متفاوت صلاحيت میيابد. اين مهارتها شامل انتخاب رفتار صحيح از ميان گنجينه پرورش يافتهای از رفتارها است كه برای اقدام مناسب و موفق در طيف گستردهای از موقعیتهای ميان فرهنگی نياز است (ميرسپاسی و همکاران، 1387).
در این دورهی آموزشی که کاملاً مشارکتی و تعاملی است، سعی میکنیم با مبانی، مفاهیم، مدلها و کاربردهای هوش فرهنگی آشنا شویم، و بتوانیم با توجه به این آموزهها، سازمانهایی انسانمحورتر را ایجاد و مدیریت کنیم.
از وارد کردن تمامی اطلاعات ضروری که با علامت (*) مشخص شده اند اطمینان حاصل کنید. وارد کردن کدهای اِچتیاِماِل مجاز نیست.
آرسا (آکادمی رفتار سازمانی) با هدف ارائه خدمات بروز در زمینه آموزش، پژوهش و مشاوره رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی توسط دکتر علیاصغر امیری تاسیس شد.