برای من یادگیری زمان و مکان و رشته و حوزه نمی شناسه. هر جا باشم و در حال انجام هر کاری باشم، سعی می کنم از سایر رشته ها و حوزه ها هم نکاتی رو بیاموزم و بکار بگیرم.

توی این ویدئوی زیبا، درس آموخته های رفتار سازمانی از پرواز غازهای کانادایی رو توضیح داده که دوست دارم با شما به اشتراک بذارم.

سازمان‌ها، در اصل، صرفاً مجموعه‌ای از مکالمات و افرادی هستند که آنها را انجام می‌دهند. این افراد نه تنها از طریق اقتصاد بلکه از طریق ارتباطات (عموماً گفتگو) با یکدیگر مرتبط هستند. این روابط دیکته می‌کند که چه مکالماتی قرار است داشته باشند. قرار است افراد با برخی افراد صحبت کنند نه با برخی دیگر. ما قرار است قبل از اینکه با افراد دیگر صحبت کنیم با افراد خاصی صحبت کنیم. و قطعاً چیزهایی وجود دارد که قرار نیست در مورد آنها صحبت کنیم.

آنچه می‌خوانید متن گفتگوی من (دن شاوبل) با جفری ففر (استاد رفتار سازمانی دانشگاه استنفورد) دربارۀ رابطۀ جدید بین کارکنان و رهبرانشان، متداول‌ترین تصورات اشتباه دربارۀ رهبری، دلایل تجدیدنظر کردن در اعتماد به مشاوران توسعه رهبری، ذاتی یا اکتسابی بودن رهبری و راهکارهای اصلاح محیط کار و حرفه است.

آیا وقتی دانشجویان به صورت گروهی مقاله می نویسند نتیجه بهتری می گیرند یا وقتی یک دانشجو به تنهایی مقاله می نویسد؟

آیا وادار کردن افراد برای کار در تیم، عملکرد کلی را افزایش میدهد؟

چگونه باید به ارتباطات و تعاملات افراد تیم ساختار داد؟

وقتی در مورد سازمان‌ها صحبت می‌کنیم و یا می‌خواهیم یک سازمان رو توصیف کنیم، اغلب مباحثی که به ذهن‌مون می‌رسه، ابعادی از سازمانه که قابل مشاهده است و می‌تونیم در موردشون صحبت کنیم. اما این همه‌ی سازمان نیست!

وقتی در مورد رهبری سازمانی صحبت میکنیم، اغلب ذهن افراد به سمت سازمان های لاکچری فعال در حوزه های جذاب (مثل خدمات مالی و بانکی و توسعه دهندگان نرم افزار و …) می رود. اما رهبری سازمانی در همه‌ی سازمان‌ها مقوله‌ای حیاتی و اثرگذار بر عملکرد سازمان می‌باشد، رهبری سازمانی در سازمان های صنعتی و تولیدی اهمیت دو چندان دارد.

آیا صرف هزینه برای کارمندیابی، گزینش و آموزش کارکنان خوب، برای سازمان مقرون به صرفه است؟ داشتن کارکنان توانمند، سرمایه است یا هزینه؟ آیا کارکنان خوب در همه جای دنیا ارزش یکسانی دارند؟

افرادی که از شغل خود ناراضی هستند اغلب ادعا می‌کنند که در محیط کار آنان بیشتر از افراد، به سودآوری توجه می‌شود. کارکنان ناراضی معتقدند که مالکان شرکت از محل حقوقی که باید صرف آنها شود (اما نمی‌شود) کسب ثروت می‌کنند.

خیلی خلاصه و بقول معروف، مدل شایستگی‌های رفتاری، ترجمه‌ی استراتژی سازمان در رفتار افراد (کارکنان و مدیران) هستش!

در چشم‌انداز غیرقابل پیش‌بینی امروز (که به دنیای VUCA معروفه)، رهبران با چالش‌های جدید، تصمیمات دشوار و شرایط در حال تغییر روبرو هستند. برای عبور موفقیت آمیز در مواقع عدم اطمینان و هدایت تیم خود به موفقیت، باید سازگار، فعال و شاید مهمتر از همه، تاب‌آور باشید.